1001شب استرالیا-1001Nights of Australia

وبلاگ خاطرات مهاجرت به استرالیا

1001شب استرالیا-1001Nights of Australia

وبلاگ خاطرات مهاجرت به استرالیا

فیلم و سریال با لهجه استرالیایی

دوستان و عزیزان یکسری فیلم و سریال با لهجه استرالیایی دارم خوشحال میشم قبل از رفتنم یکجورایی پخش کنم تا بقیه دوستان استفاده کنند 

لیست سریال ها :

MC Loeds Daughter 8seasons 

Skippy

Against the wind

Water rat به اسم گارد ساحلی یکبار در تلویزیون وطنی به نمایش در آمد 

all saint

H2o

دوستانی که مایلند بخش شنیداری انگلیسی شان با لهجه استرالیایی تقویت بشه خواهشا  فقط تا 25 دیماه لطف کنند هاردشون را بفرستند تا براشون کپی کنم چون بعد از این تاریخ این پست را حذف میکنم چون متاسفانه بعد از 25 دیماه امکانش برام نیست .فقط دوستانی که میگیرند لطف کنند برای بقیه دوستان بفرستند زکات فیلم نشر آن هست .

دوستانی که مایل هستند لطفا برای هماهنگی به این ادرس ایمیل بزنند 

nights.1001@hotmail.com

جراحی دندان عقل

خیلی با خودم گفتم که در این باره بنویسم یا نه بالاخره گفتم بنویسم 

راستیتش من یک دندون عقل کشیدم که بابتتش یه یک ماهی درد کشیدم از اون هایی بود که  افقی به صورت نهفته رشد کرده بود من تا وقتی کهقبل از  مسافرت  به استرالیا  برای  سرویس دندان ها(با دهن سرویس کردن اشتباه نشود ) به دندان پزشک مراجعه نکرده بودم از این دو تا دندون اطلاعی نداشتم .همونطور که گفتم دندون پزشک اولی بنده خدا با اینکه مدرک از اونور آب داشت ولی زیاد اینکاره نبود و طوری شده بود که اصلا بدنم عفونت کرد و انقدر حالم بد شد که به زور من رو همکارها بردند سرم زدند  البته من هی کلاس میگذاشتم نه من قوی هستم و این چیزی نیست ولی عفونت داشت نابودم میکرد نمیدونم چی کار کرده بود که تا سه ماه آب سرد میخوردم تیر میکشید هی میگفت دو هفته دیگه بیا ببینمت بدن قوی ای داری ما هم هی خوشحال میشدیم حالا از هر کی میپرسیدیم میگفت جراحی دندون عقل اینهمه درد سر نداره 


واما اینسری رفتم توی کلینیک منتظری ( دانشگاه شاهد)  خیابان ویلا -خیابان آبان جنوبی سپند غربی تلفن  88906959-

اولش از فک  من یه عکس گرفتند ویه چک آپ از دندونها به عمل آوردند بعد هم من بهشون گفتم میخوام اون یکی دندون عقل را جراحی کنم اونها هم گفتند آره جراح هم هست رفتم پیش جراح ایشون یک معاینه کردند و گفتند باشه بعد نشستم بیرون یه 1 ساعتی منتظر موندم توی اون یک ساعت سه نفر را جراحی کرد .من که نشستم سریع دو تا بی حسی زد و یکی دو دقیقه بعد لثه را شکافت دستیارش هم مثل خودش فرز بود با هم هی داشتند در مورد زیارت عاشورا حرف میزدند و خلاصه با این چیزها حال میکردند هراز چند گاهی هم میگفت چونه پایین چند بار بگم اه ه 

بعد دیدم سریع این انبرش را کرد تو وتوی دو مرحله دندون رو شکست و در اورد همه اینا شد 5 دقیقه بعد دیدم بله سوزن و نخ را آورد و شروع کرد دوخت و دوز همچین میدوخت مثل این خانمهای  100 سال خیاط کار کشته بعد هم دیدیم بله تموم یه 5 دقیقه ام  بی خیالم شدند تا اگر سرم گیج رفت یا فشارم افتاده بود پیشگیری کنند بعد هم گفتند این نسخه ات خوش گلدی افندی  یه بروشور هم دادند در مورد اطلاعات جراحی و گفتند این نخ های بخیه هم یه هفته دیگه جذب میشه پس مراجعه دوباره لازم نیست من هم خوشحال که سری قبل این جراحی 1/5  ساعت طول کشید و اینسری 15 دقیقه تشکر کردم . توی بروشور نوشته بود بستنی بخورید  من هم همون شب توی سرمای زمستون یه بستنی هم زدم .این عمل جراحی خیلی خوب بود و بدون درد و عوارض هفته بعد هم بخیه جذب شد و انگار نه انگار جراحی انجام شده بود . من از یک  نفر دیگه هم پرسیدم و معلوم شد هر کس رفت اونجا سه سوته جراحی شد  وطرف خدای اینکاره میدونه چی کار داره میکنه .

آقای دکتر من واقعا تشکر میکنم از شما من واقعا حال میکنم  با آدمهای متخصص همیشه دوست داشتم  توی کاری که میکنم متخصص باشم نه رییس نه ادعا من همیشه  لذت میبرم کار کردن افرادی  را میبینم که  از کار خودشون لذت میبرند به قول پائو لو کوییلو توی کتاب کوه پنجمش میگفت  طرف  انقدر با لذت کار میکنه که آدم فکر میکنه طرف مشغول عبادته .