1001شب استرالیا-1001Nights of Australia

وبلاگ خاطرات مهاجرت به استرالیا

1001شب استرالیا-1001Nights of Australia

وبلاگ خاطرات مهاجرت به استرالیا

جواب چند تا سوال

با عرض پوزش امدم جواب چند تا سوال را بدم 

سوال :سلام

من اون پستتون در رابطه با کتاب مدلسازی مالی با اکسل رو دیدم. میخواستم ازتون سوال کنم اگر این کتاب را مطالعه فرمودید آیا کتاب به زبانی شیوا و روون نوشته شده و ترجمه خوبی داره؟ و آیا کاملاً تمام مباحث مالی رو پوشش میده؟ در مجموع پیشنهاد میکنید بنده هم از این کتاب استفاده کنم. 

من دانشجوی ارشد مهندسی مالی هستم و شدیداً به یک مرجع کامل مدلسازی مالی با اکسل احتیاج دارم.

با سپاس از جنابعالی

جواب کتاب بدی نیست ولی خواندنش به حوصله و صرف وقت زیادی احتیاج داره لینک زیر را که به صورت خیلی زیبا و کاربردی اکسل پیشرفته و تا حدودی ابزارهای مالی را پوشش میدهد را معرفی میکنم 

http://mehdizenhari.com/?page_id=31

----------------------------

با سلام و تشکر از اطلاعات مفیدی که در اختیار همه گذاشتید. من تا 6 ماه دیگه عازم سیدنی هستم و خیلی استرس دارم از جهت کار و اشتغال و ... من تخصصم مددکاری اجتماعی است و ازونجایی که صحبت کردن و گوش کردن برای رشته ی من خیلی مهمه  و با توجه به اینکه استرالیایی لحجه ی خاصی داره می خواستم ازتون خواهش کنم اگه سریال یا فیلمی که بتونه منو تو این زمینه کمک کنه معرفی کنید یا اگه لطف کنید لینکشو برام بفرستید که خیلییییییییی ممنون میشم.
با تشکر فراوان


جواب : من معذرت میخوام که توی ایران عزیز نیستم و نمیتونم این فیلمها را بدستتون برسانم امیدوارم دوستانی که هستند و احیانا این پست را میخوانند بتوانند مکاتبه کنند و بشه یکجور این فیلمها را بدسستون برسانند 

لینک www.1radio.com.au

هم بد نیست و خیلی عالیه به خصوص مصاحبه های تلفنی را دانلود کنید و چند بار گوش بدید خیلی مفیده ممکنه حوصله سر بر باشه ولی از فیلم بیشتر به توانایی شنیداری کمک میکنه .استرس دارید و این طبیعیه امیدوارم همه چیز به خوبی و خوشی به سرانجام عالی برسه 

-----------------------------------

سلام 
من و همسرم قصد داریم برای مهاجرت به استرالیا اقدام کنیم. میخواستم بدونم که با توجه به اینکه امتیاز همسرم 60 است و جز افرادی است که بدون نوبت پذیرش می شود می توانم بپرسم که چقدر زمان می بره. همون 3 سال زمان می بره یا زودتر و اینکه شهر پرت شهره خوبیه یا شما شهره دیگه ای رو پیشنهاد می دید.
با سپاس

جواب : دوست عزیز اطلاعات من در مورد مهاجرت و روند آن بر میگرده به سال 85-86 و قوانین اون دوره اون موقع اطلاعات خوبی داشتم و میتونستم کمکتون کنم ولی الان اصلا اطلاعاتم بروز نیست در مورد مهاجرت این تجربه را دارم اگر تصور میکنید مهاجرت برای شما مفید هست امروز بهتر از فردا هست چون قوانین روز بروز سخت تر میشه قوانین امسال بهتر از قوانین 2 سال دیگه هست مثلا سال 85 اول تشکیل پرونده میدادی بعد یک ایلتس(تست زبان) با نمره 5 یا ماکزیمم 6 از 9 نمره میدادی ولی سال 86 حتما باید موقع تشکیل پروندهنمره ایلتس  6  را میدادی و سال 89 برای ارزیابی مدارک تحصیلی حسابداری یا همان اسسمنت باید 7 اکادمیک (ایلتس )می اوردی تا تازه تشکیل پرونده بدی .پس همیشه تجربه نشون داده قوانین سخت تر میشه مگر اینکه واقعا استرالیا یک جهش اقتصادی بزرگ داشته باشه مثل سالهای 1997 تا 2007 که نیروی کار یکدفعه کم بشه و اونوقت قوانین آسانتر بشه 


در مورد شهر مقصد اولا بررسی کنید کدام شهر تخصص شما را نیاز دارند سایت www.seek.com.au

سایت خوبی هست مثلا به عنوان مثال من حسابدارم و 5 سال اخیر تو شرکت نفتی تو ایران تحصیل میکردم خوب با اینکه کار حسابداری تو سیدنی بیشتره ولی حسابدار هم بیشتره و شرکتهای نفتی کمی تو سیدنی فعال هستند در عوض توشهر  پرت شغل حسابداری کمتره ولی شرکتهای نفتی عمدتا تو پرت هستند .

شهر پرت شهر زیبا و آرام و قشنگی هست ایالت وسترن استرالیا به مرکزیت پرت ثروتمندترین ایالت استرالیاست چون اکثر منابع طبیعی توی ایالت های کویینزلند و پرت هستند درصد بیکاری توی وسترن استرالیا بعد از کانبرا کمترین بیکاری را داره چیزی بین 3.5 تا 4 درصد و مقصد بیشتر کسانی هست که با ویزای work &holidayبا تخصص های فنی وارد استرالیا میشوندمرکزیت شهر کوچکتر از بریزبن هست شهر های توسعه یافته به نسبت کویینزلند کمتر هستند مثلا توی کویینزلند شهرهای توسعه یافته ای مثل توومبا-مانت ایزا-گلدکست -سانشاین کوست -کینز هستند البته فرماندار جدیدی از اواسط سال میلادی به روی کار امده و سیاستهای فرماندار قبلی از حزب کارگر را زیر سوال برده و ادعا میکنه این ایالت به نوعی ورشکسته هست ومثل اسپانیا توی قاره اروپا هست و شروع به تجویز سیاستهای انقباضی و تعدیل نیروی دولتی و خدمات عمومی کرده شهر بریزبن جو شاد تری نسبت به پرت و سیدنی  داره مخصوصا جمعه شب توی خیابون کویین و سات بنک در عوض ایالت وسترن استرالیا شهر های توسعه یافته کمتری داره مثل کلگورلی و به جهت وسعت زیاد مسافت بیشتری را باید طی بشه تا به شهر های دیگر برسید قیمت مواد غذایی به نسبت 6 تا 10 درصد گرانتر از بخش شرقی استرالیاست و در آمدها هم بیشتره

.شغلهاfly in fly out -fifo-dido- drive in drive outتوی این ایالت به چشم میخوره یعنی با هواپیما یا با ماشین  نیروی کار میره از 5 تا 20 روز میمونه توی سایت های معدنی یا نفتی و غذا و محل اسکان را شرکت را فراهم میکنه کلا این ایالت حالا حالاها جای پیشرفت داره .


کلا تا اینجا که من فهمیدم  به قول یکی از دوستان ایرانیم استرالیا یک روستای بزرگ هست که سعی میکنه مناسبات مدرن را پیاده کنه ولی به شدت به هنجارهای کاری قدیمی وابسته هست خیلی از کارها که تبلیغ میشند اصلا وجود خارجی ندارند و خیلی از کارهایی که وجود دارند اصلا تبلیغ نمیشند ممکنه کسی اصلا  تحصیلات اکادمیک نداشته باشه ولی کاری را بکنه که توی ایران یک فردی که کارشناسی ارشد داره انجام میده  شما شاید با یک تلفن به یک همکار قدیمی کار پیدا کنید ولی اگر 500 تا رزومه بفرستید برای 500 جا با مدارک بین المللی توی رزومه کار پیدا نکنید ممکنه از توی یک کار کژوال پیش پا افتاده سر از یک کار خوب در بیارید ممکن هم هست مثل مدیر عامل استرالیا الاصل قبلیم توی ایران  با لیسانس استرالیا یی و سوابق کاری توی شرکتهای عالی استرالیا و خاورمیانه  بعد از 10 ماه یک کار مدیر پروژه توی یک شرکت متوسط گیر بیارید .خلاصه اینجا فرمول خاصی نداره سابقه و تحصیلات استرالیایی مهمه زبان تا یک حدی که روان صحبت کنید و درک کنید کمک میکنه .شاید 10 روزه توی تخصصتون  کار گیر بیارید شاید 2 ساله اینجا حساب و کتاب نداره 

از دوستان معذرت میخوام که دیر به دیر آفتابی میشم سعی میکنم احساسات و تجربه کنونی خودم را ارائه بدم و تصاویر فانتزی  و قشنگ و یا بد بینانه به کسانی که توی ایران هستم نشون ندم شاید  چند ماه دیگه شرایطم خیلی با الان فرق کنه و بگم اینجا بهشت موعوده ولی فعلا میگم اینجا همون دهات بزرگه مثل 60 سال پیش ایران ( البته من اونموقعها نبودم از این اون شنیدم نگید این پیرمرده)اینجا با هر کاری میتونی درس بخونی  مسکن اجاره کنی و یک ماشین خوب بخری بنزین اینجا حدوده 1.4 دلاره گوشت چرخ کرده 5-تا 6 دلاره سیگار بسته ای از 10 دلار تا 18 دلاره  میوه از 2 دلار داره یک بسته سبزی حدود 250 گرم 3 دلاره ماکارونی 1 دلاره شیر 2 تا 3 دلار - موبایل با 1.5 گیگ اینترنت 18 دلار اتاق از 150 دلار تا 350 دلار خونه از 350 دلار تا 1000 دلار در هفته سفر به بالی از پرت 700 تا 2000 دلار آب میخوره حقوق هم برای کار کژوال از 15 تا 25 دلار و برای کار اداری از 35 دلار تا 70 دلار در ساعت هست.ممکنه ازتون توی هر ثانیه کار مفید به معنای واقعی بکشند با ماکزیمم راندمان در حد ماشین چاپ ممکن هست که ول بچرخید و توی فیس بوک باشید و سیگار بکشید کلا یادتون باشید که ما میایم اینجا که کار کنیم عشق و حال میمونه  برای بچه های ما

خوش باشید امیدوارم توی هرجای ایران عزیز هستید دلتون شاد شاد باشه کاش یکروزی بیاد همه توی ایران شرایط عالی داشته باشیم و از همه جای دنیا بیاند برای ما کار کنند خدا که ما زنده باشیم اون روز را ببینیم 


یه پست از سر دلتنگی

حرف تازه ای  فعلا ندارم ولی انقدر شر منده ام کردید و انقدر کامنت گذاشتید که حالت چطوره ودر چه حالی که من خودم از رو رفتم . از روزی که امدم بریزبن کلا 3 تا مصاحبه داشتم که دو تاش شرکت دولتی بود و یکیش یک شرکت امریکایی بود که این آخریه دل آدم نمیخواست از آفیس بیاد بیرون خود بهشت برین بود .اما افسوس که ما را راه ندادند و از همه بدتر که دلیلشون این بود که overqualifiedشدی آی حالم گرفته شد .بعد دیگه حوصله ام سر رفت 4 ماه زندگی اونهم تک و تنها تو بریزبن خیلی افسرده ام کرده بود نمیخوام غر بزنم من تو محله ایندرو پیلی بودم درست روبروی مرکزخرید ایندروپیلی که 250تا مغازه و سینما و کتابخونه و وولورث و کی مارت و تارگت اینا داشت ولی همه راس ساعت 5.30 تخته میشد و شبها فقط میشد رفت وولورث برای خرید و بقیه جاها را با نرده های سیار مسدود میکردند.شهر بریزبن هم که قربونش برم  یه خیابون کویین  هست وبس .


همخونه ای ام که شبها میومد خونه و میرفت با دوست دختر بی ریختش چت میکرد وهی نازش میکشید اخه یکی نیست بهش بگه مرد ابهت داشت باش از خودت تو با اون قد و قیافت چرا داری ناز این بی ریخت میکشی کلا میخوام بگم اینا زن ذلیل هستند و پسرهای مجردی که در راه اومدن هستند بگم که شما تو ایران پادشاهی میکنید الکی دلتون را صابون نزنید اینجا حکومت واسه زنهاست  و بس . 

خلاصه سرتون را درد نیارم این هم خونه ای زن ذلیل ما یکروز اومد و گفت من داداشم داره میره انگلیس من اخر  ماه جون خونه را تحویل میدم میرم خونه داداشم و اونجا لنگر می اندازم منهم گفتم از بریزبن که برای ما آبی گرم نشد بریم سیدنی خلاصه توی یه نصفه شب بارونی کلید خونه را گذاشتیم  زیر همون آجری که اولین بار کلید را گرفته بودم و به سمت فرودگاه بریزبن. بار را که تحویل دادم وکارت پرواز گرفتم دیدم جماعتی دارند سیگار میکشند توی اون هوای بارونی دلم یکهو هوس کرد ولی گفتم لابد به فندک و سیگار تو هواپیما  گیر میدند برای همین نه سیگار با خودم اورده بودم و نه فندک رفتم به یه زوج اوزی گفتم ممکنه یه سیگار بهم بدید دیدم انگاری برق سه فاز بهشون وصل کردند جفتشون چنان با اخم همصدا گفتند نه  تو دلم گفتم او زی نره گدا اینهمه سیگار مفتی بهتون دادم حالا یکی خواستیم ببین چه جوری رفتار میکنند  برگشتم بار همراهم را چک کردند و رفتم بالا و از تنها مغازه  فرودگاه که سیگار داشت سیگار و فندک خریدم و از یک بنده خدایی خواهش کردم مواظب کیفم باشه و یه نخ سیگار با خودم بردم بیرون و دود کردم و رلکس برگشتم تا موقع پروازم بشه .اینروهم اضافه کنم توی پرواز داخلی که من توش بودم صبحونه را باید میخردی 5 دلار میدادی یه چایی و مربا و نون بهت میدادند .

دوباره بعد از 4ماه برگشتم به فرودگاه سیدنی شهر سیدنی توی صبحگاه بارونی خودی نشون میداد .بعد هم رفتم مرکز شهر و توی هاستلی که رزرو کرده بودم وسایلم را گذاشتم زندگی توی هاستل واقعا یک فان با حاله ادمها باهر ملیتی میاند وسر صحبت را باهات باز میکنند و کلی از تنهایی در میای هاستلها YHAتمیز هستند و میتونی از اشپزخانه و ظروفش استفاده کنی برای پخت و پز. یه دوست پاکستانی هم پیدا کردم میرفتیم مواد غذایی میخریدیم و اشپزی میکردیم صبح اول بهم گفت میخوام برات با سبزیجات و تخم مرغ صبحونه درست کنم بعد هم کاشف به عمل اومد که اوملت درست کرده که الحق خوشمزه بود و چرب و چیلی جالب بود داداش اش بر اثر سکته قلبی مرده بود ولی این همه غذاهاش پر روغن بود و سیگار هم زیاد میکشید و طفلک همش به من سیگار میداد که من نرم بخرم با ویزای توریستی اومده بود و میخواست یه کار گیر بیاره وموندگار بشه منهم براش ماکارونی درست میکردم و سوسیس بهش میگفتم میخوام 

پاستا درست کنم یا سوسیس درست کنم میگفتم دوست داری میگفت نمیدونم چیه من هم چارشاخ میشدم پس شما توی مملکتون چی میخورید میگفت مرغ و گوشت و نون و برنج گفتم بابا دمتون گرم .من کمک میکردم رزومه درست کنه و زنگ بزنه برای کارهای کژوال بعد هم یکسری فامیل داشت تو ملبورن  میخواست بره پیششون یه بلیط خریدو روز اخر را دیگه پول هاستل نداد و وسایلش را پیش من گذاشت شب که میخواست بره ترمینال گفت تو دوست خوبی هستی میخوام بهت یک هدیه ای بدم دیدم رفت چمدونش را باز کرد یه شطرنج سنگی در اورد فکر کنم با مهره هاش یه 12 کیلویی میشد از اون اصرار و از من انکار واقعا خودم وسایلم زیاد و سنگین بودند و بعدش هم دلم نمی اومد ازش اون شطرنج را بگیرم احتمالا سوغات برای فامیلهاشون اورده بود بعد گفت بیا این پیراهن نو هست تو ی بسته بود این را داشته باش به یاد من که من باز قبول نکردم تو راه ترمینال یه پاکت سیگار داد و گفت حداقل اینرو بگیر گفتم باشه هنوز پاکتش را نگه داشتم هنوز با هم در تماس هستم .بعد هم یه ایمیل داشتم از یک دوست ایرانی که یک ایرانی دنبال یه همخونه میگرده که یه اتاق را اجاره بده رفتم خونه را دیدم خونه تمیز بود و سه تا ایرانی توش زندگی میکردند که منهم شدم چهارمی شون .اینجا حداقل تنها نیستم 3 تا ایرونی با حالند که اخر هفته ها با هم میریم گشت و گذار و بار بکیو و راه میاندازیم .شهر سیدنی با بریزبن قابل مقایسه نیست هم بزرگتره هم زنده تر و البته قدیمی تر مغازه ها بیشتر هستند و حتی تو روزهای تعطیل باز هستند و ادم را یاد تهرون خودمون میاندازه حتی وولورث تا ساعت 12 بازه در حالیکه توی بریزبن نهایت  9 شب د رش تخته میشد .دوست عزیز حسابدارمون لطف کرد و من را به یک کاریابی معرفی کرد . ولی فعلا اینجا هم خبری از کار نیست  سعی میکنم روحیه ام را حفظ کنم چی کار کنیم فعلا کاریش نمیشه کرد تا کی در بروی من باز بشه .


از همه تون سپاس گذارم که میاید سر میزنید به وبلاگم احوال پرس هستید اورایاد که من را کلی شرمنده میکنه  دو تا عکس از سیدنی توی روز اول هفته زمستونی گرفتم ولی خوب در کل بد هم نبود هرچند هوا سرد بود ولی شما دلتون گرم گرم باشه .